سلامت نیوز:روانپزشكان درباره تاثیر قابل توجه فقر معیشتی و نابرابریهای اقتصادی در بروز و تشدید اختلالات روان و افزایش آمار خودكشیهشدار دادند.
امیرحسین جلالیندوشن؛ دبیر علمی سیوششمین همایش سالانه روانپزشكان ایران، با اعلام اینكه فقر، تبعیض و نابرابری در بر هم خوردن سلامت روان افراد موثر است، دلیل این اتفاق را بروز ژنهای آسیبپذیر بر اثر نابسامانیهای معیشتی دانست و تاكید كرد: «پیمایشهای سلامت روان نشان میدهد كه عوامل اجتماعی در كنار عوامل زیستی، سهم تعیینكنندهای در وضعیت سلامت روان دارند.»
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،مریم رسولیان؛ رییس انجمن روانپزشكان ایران هم خبر داد كه بر اساس آمار وزارت بهداشت ۷۳ درصد موارد اقدام به خودكشی در مناطق حاشیهنشین اتفاق میافتد كه این آمار نشاندهنده نقش مسائل اقتصادی در بروز آسیبهای اجتماعی است.
رسولیان با تاكید بر اینكه معمولا آمار اقدام به خودكشی، 20 الی 30 برابر آمار خودكشیهای منجر به فوت است، هشدار داد با وجود آنكه میانگین نرخ خودكشی در جهان، 10 در 100 هزار نفر است، سال 1394 این نرخ در ایران، 5 در 100 هزار نفر بوده در حالی كه بنا بر نتایج بررسیهای وزارت بهداشت در سال 1397، این عدد به 6 در 100 هزار نفر افزایشیافته است.
رسولیان البته تاكید كرد كه شیوع خودكشی در ایران، از میانگین جهانی پایینتر است، اما در معرفی مناطق دارای بالاترین شیوع خودكشی در كشور، از استانهای ایلام، كهگیلویه و بویراحمد، لرستان و كرمانشاه نام برد كه این استانها، همچنان در زمره مناطق محروم كشور محسوب میشوند و بالا بودن نرخ خودكشی در این مناطق، موید هشدارهایی درباره تاثیر قابل توجه فقر اقتصادی و محرومیت بر افزایش آمارخودكشی است.
سال 1396، احمدعلی نوربالا؛ مشاور وزیر بهداشت وقت، در كنگره سالانه روانپزشكان درباره بالا بودن اختلالات روان در ایرانیهای متاهل نسبت به جمعیت مجردان و زنان و مردان ازدواج نكرده كشور هشدار داد.
نوربالا، این هشدار را مستند به نتایج تحقیق سال 1393 در جمعیت نمونه 36 هزار نفری بالای 15 سال كشور مطرح كرد و گفت: «در این تحقیق، بیشترین شیوع اختلالات در افراد بیكار و حدود 28 درصد گزارش شد و حدود 22 درصد افراد دارای همسر، دچار علائم اختلال روانی بودند.»
بنا بر نتایج پیمایش ملی سلامت روان هم كه سال 1390، در جمعیت 7 هزار و 800 نفری 15 تا 64 ساله كشور انجام شد، ۲۳.۶ درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ساله كشور، دچار درجات خفیف تا شدید اختلالات روان و نیازمند مداخلات روانپزشكی بودند كه از این تعداد، ۱۲.۷ درصد – حدود نیمی از كل مبتلایان - اختلال افسردگی داشتند.
نتایج این پیمایش، در حالی هشدار میداد كه شایعترین اختلال روانی در كشور، اختلال افسردگی است كه رسولیان هم تاكید داشت؛ احتمال اقدام به خودكشی در یك فرد مبتلا به افسردگی، قابل توجه است.
اما در همین پیمایش هم، این نتیجه به دست آمده بود كه شیوع اختلالات در افراد بیكار و دهكهای اول و دوم جامعه، بیش از سایر جمعیت كشور است. در حالی كه امروز، نابسامانیهای اقتصادی، به مراتب بیش از سال 90، سلامت روان خانواده ایرانی را مورد تهدید قرار داده، روانپزشكان متولی رصد آمار خودكشی همواره این هشدار را دادهاند كه در ایام پایانی سال به دلیل درگیری خانوادهها بر سر مخارج و هزینههای شب عید و تامین مایحتاج خانواده،
آمار اقدام به خودكشی یا خودكشیهای منجر به فوت نسبت به باقی فصول سال، رشد نامحسوسی دارد و همین هشدار هم موید همان نتایج به دست آمده در پیمایش ملی سلامت روان است كه تفاوت شیوع اختلالات روان در افراد متاهل نسبت به افراد مجرد جامعه را معنادار اعلام كرده بود. مشكل جدی كه مبتلایان اختلالات روان در ایران با آن مواجهند، پوشش بسیار ناچیز بیمههای پایه برای درمان این اختلالات است كه به همین سبب، رابطه سلامت روان با مسائل اقتصادی را در چرخه تكراری و ناگزیر قرارمیدهد.
با وجود آنكه سال 1397 با رای دیوان عدالت اداری، بیمه سلامت موظف به پوشش صددرصدی خدمات روانپزشكی شد و همین رای، تمام محدودیتهای تابع تاكیدات بند «ز» ماده 38 برنامه پنجم توسعه مبنی بر محدودسازی خرید راهبردی خدمات روانپزشكی در مراكز تخصصی را ملغی و این سازمان بیمهگر را موظف كرد كه از تاریخ ابلاغ این رای، باید خدمات روانپزشكی برای تمام بیمهشدگان تحت پوشش این سازمان،
در تمام مراكز درمانی تخصصی یا دارای بخش روانپزشكی و عمومی با تعرفه مشمول بیمه ارایه شود، اما باقی سازمانهای بیمهگر كه از منابع دولتی تغذیه میكنند و جمعیت قابل توجهی هم تحت پوشش دارند، تحت چنین الزامی قرار نگرفتهاند و حتی بیمههای تكمیلی هم هیچ تعهد اجباری و الزامی دراین باره ندارند.
از سوی دیگر، این رای دیوان عدالت اداری برای یك سازمان بیمهگر در حالی صادر و لازمالاجرا شد كه این سازمان، همواره با كسورات سنواتی قابل توجه روبهروست و بیش از 41 میلیون بیمهشده را هم تحت پوشش انواع خدمات سرپایی و بستری دارد.
چالش فراگیر نبودن پوشش بیمه پایه، یكی از مهمترین دلایل امتناع مبتلایان اختلالات روان برای آغاز یا ادامه مداخلات روانپزشكی است؛ چالشی كه میتواند وضعیت بیماری را در مبتلایان از مرحله خفیف به وضعیت شدید سوق داده و برای سلامت جسم و روح این بیماران، خانواده ایشان و حتی همسایگان و بستگان و جامعه، به یك خطر جدی تبدیل شود.
گرانی خدمات روانپزشكی در ایران و ناكافی بودن پوشش بیمهای برای این خدمات، دست به دست یكدیگر داده تا از انواع اختلالات روان، هیولای غیر قابل شكست برای خانواده اینبیماران بسازد؛ هیولایی كه در تمام ساعات شبانهروز، با اشتهای سیریناپذیر بر سر سفره این خانوادهها مینشیند و هست و نیستشان را میبلعد تا آنجا كه تمام خانوادههای مبتلایان اختلالات روان، به شرط آغاز و ادامه درمانهای روانپزشكی، به دهكهای اول و دوم جامعه سقوط كرده و البته در صورت خودداری از درمان هم، اختلالات روان از آن دست بیماریهای ناتوانكننده است كه فرد مبتلا را به یك انسان بیمصرف و هزینهبر تبدیل كرده و باز هم در این شرایط، خانواده دارای بیمار اعصاب و روان، در فهرست فقرای جامعه قرارخواهد گرفت.
بنا بر نتایج پیمایش سلامت روان سال 90، كمتر از نیمی از مبتلایان اختلالات روان، برای دریافت خدمات درمانی روانپزشكی مراجعه میكنند و به دلیل ضعف نظام بیمه پایه و ناكافی بودن پوشش بیمهای خدمات، فقط 45 درصد از بیماران، موفق شدهاند با استفاده از پوشش بیمهای، خدمات سرپایی روانپزشكی دریافت كنند در حالی كه به محض نیاز به خدمات بستری در زمان حاد شدن علایم و شدت بیماری، تعداد جمعیت بهرهمند از خدمات مشمول بیمه، به 40 درصد كاهشیافته است.
ناتوانی در پرداخت هزینه درمان اختلالات روانپزشكی از مهمترین دلایل امتناع از مراجعه یا حتی پیگیری برای ادامه درمان اختلالات بوده چنانكه سال 90 كه شرایط اقتصادی كشور، با وجود اعمال تحریمها، از افت و خیز كمتری در مقایسه با وضعیت امروز برخوردار بود، نتایج این پیمایش اعلام میكرد كه بیش از 49 درصد مبتلایان، به دلیل ناتوانی مالی در پرداخت هزینه درمانهای روانپزشكی، قید مراجعه و درمان بیماری خود را زدهاند.
مهمترین فشار روانی به مردم نگرانی از آینده است
بنا بر اعلام معاون بهداشت وزیر بهداشت، بر اساس آمار پزشكی قانونی، در سال ۹۷ در ایران، 99 هزار و 270 نفر - ۱۲۱ در هر 100 هزار نفر جمعیت عمومی - اقدام به خودكشی كردند كه ۲۰ درصد این افراد زیر ۱۸ سال بودهاند و از مجموع این موارد اقدام، پنج هزار و ۱۰۱ مورد خودكشی منجر به فوت ثبت شده است.
علیرضا رییسی در همایش سلامت روان، در توضیح جزییات گزارش خودكشی در كشور گفته است:
«۲۰.۹ درصد موارد خودكشی در ایران در افراد زیر ۱۸ سال بوده، ۲۶.۸ درصد در گروه سنی ۱۹ تا ۲۴ سال، ۳۲.۲ درصد در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال، ۱۲.۸ درصد در گروه سنی ۳۵ تا ۴۴ سال و ۷.۲ درصد در افراد بالای ۴۵ سال است.
۶۲ درصد موارد خودكشی در زنان و ۳۸ درصد در مردان بوده است، ۴۰ درصد افرادی كه دست به خودكشی زدهاند، زیر دیپلم بودند، ۷۹ درصد شهرنشین، ۳۲ درصد خانهدار، ۱۲ درصد شاغل و ۱۲ درصد دانشآموز بودند. ۸۲ درصد موارد خودكشی در ایران، به روش مسمومیت با قرص بوده كه استفاده از قرص برنج در این اقدام از موارد شایع است.»
رییسی تاكید كرده است: «پرخاشگری، انزوای اجتماعی، موانع دسترسی به خدمات درمانی، فقدان شغل و بیكاری، مشكلات مالی و عاطفی، بیماری جسمی، دسترسی به روشهای خودكشی و تمایل نداشتن به دریافت كمك به خاطر انگ بیماری روانی از جمله عوامل اقدام به خودكشی است.»
احمدعلی نوربالا، مشاور وزیر بهداشت در امور روانپزشكی هم در این همایش گفته است: «پژوهشهای كشور در مورد شیوع بیماریهای روانی در ایران در سال ۹۳ نشان داد كه خشونت خانگی در ۲۳.۸ درصد خانوادهها وجود داشته و ۴۸.۲۴ درصد موارد خشونت خانگی در كشور از نوع خشونت كلامی، ۱۳.۳۴ درصد از نوع خشونت جسمی و ۲.۳۲ درصد خشونت با عوارض بالا بوده است.
همچنین نتایج مطالعات سال 1378 نشان داد كه 21.5 درصد مردم شهر تهران دچار اختلال روانی بودند در حالی كه این عدد در سال ۹۰ به شیوع ۳۹.۶ درصدی رسید. نتایج پژوهشی هم كه در سال ۹۵ انجام شد، نشان داد مهمترین عامل فشار روانی شدید به مردم، نگرانی از آینده فردی و خانوادگی، نگرانی از آینده مالی و اقتصادی، نگرانی از آینده شغلی، نگرانی از سلامت یكی از اعضای خانواده و مشكلات ترافیكی است و همین نتایج اعلام میكرد كه ۸۲.۷ درصد مردم تهران، حداقل یك بار تجربه فشار روانی شدید را داشتهاند كه ۴۵.۶ درصد نگرانی مردم، متوجه فشار اقتصادی و 28.8 درصد، مربوط به مسائل سلامت و درمان بوده است.»
نظر شما